دیروز داشتم یکی از نشریه های دانشگاه رو ورق میزدم که توی قسمت اصلیش(بخش پیامک ها!)رسیدم به یه پیامکی که نوشته بود:
"آقا چرا پنج شنبه ها به خوابگاهی ها غذا نمیدن؟اینجوری ما مجبوریم که پنج شنبه ها هم مثل جمعه ها آشپزی کنیم و کلی از وقتمون واسه این کار هدر میره!الان که تو ترم فردیم و دانشجوها درس زیاد برداشتن،دیگه روزای تعطیل وقت آشپزی ندارن و باید بشینن درس بخونن!!!"
یه نگاهی به خودم انداختم!(البته نمیدونم چطوری به خودم نگاه کردم!شاید از توی آینه!!!)و به خودم گفتم،واقعا دانشجوها اینجوری درس میخونن؟
اگه اینطوریه پس چرا من این سه روز تعطیلی،نیم ساعت بیشتر درس نخوندم؟(اونم چون مجبور بودم تمرینا رو تحویل بدم!)
اگه اینا دانشجوئن(دانشجو هستن!)پس ما چی هستیم؟!
اگه ما دانشجوییم،پس اینا چین(چی هستن!)؟!
اصلا دانشجو را چه شاید و از او چه باید...؟!!!
نظرات شما عزیزان:
سید
ساعت21:18---15 آبان 1391
ببین عمو جان!!! اونا دستگاه مختصاتشون با شما فرق میکنه! اگه شما از دید اونا به مساله نگاه کنی، ساعت مطالعه ات از اونا بیشتره!! دستگاهی که ناظر "فیزیکی" توش قرار داره نسبت به دستگاه ناظر "خوابگاهی" ابعاد بیشتری داره!! اگه اونا سه بعدی به اطراف نگاه میکنن، ما 4 بعدی نگاه می کنیم!! شما فک کنم ریاضی فیزیک1 پاس نکردی، درسته؟! از بقیه بپرس کسی هست ریاضی2 ندیده باشه؟!